انتظاراتی که بیکاران را به دردسر می اندازند
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۳۸۱۸۶
به گزارش جماران؛بیشترشان میخواهند کارمند شوند و حقوق بالاتر از یکمیلیون و ٧٠٠هزار تومان درخواست میدهند. مهارت خاصی بلد نیستند و تهتهش به معدل بالای نمراتشان تأکید دارند یا مثلا میگویند در دانشگاه دولتی درس خواندهاند.»
کاریابیهای تهران میگویند کفه کارجویانشان به سمت درسخواندهها میچربد و بالاتر از ٥٠درصد متقاضیان کار، دانشگاهرفتهها هستند اما مشکل اینجاست که لیسانسهها بیشتر به دنبال کارهای اداری و مدیریتی هستند و طبیعی است در کشوری که تنها تعداد مدیران دولتیاش بیشتر از تمام کارمندان ژاپن است، برآورده کردن تقاضای درسخواندهها بسیار دشوار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاریابیهای تهران توضیح میدهند که دیپلمهها بیشترین تقاضا را برای کارهای فنی دارند و زیر دیپلمهها هم دنبال کارهای خدماتی مثل نگهبانی، پیک موتوری، ظرفشویی و... هستند.»
مدیر یکی از موسسات کاریابی که خود را قاسمیزاده معرفی میکند، میگوید: درسخواندهها کار تولیدی را در شأن خود نمیدانند و اگر نگویم همهشان، بیشترشان برای کارهای مدیریتی و کارمندی فرم پر میکنند. جالب است بدانید حتی تحصیلکرده رشتههای فنی هم حاضر نیستند وارد کارخانهها شوند و نهایتش راضی میشوند که در دفتر فروش کارخانهها و در وسط شهر مستقر شوند!
او ادامه میدهد: موارد زیادی بوده است که فایل درخواستی کارخانهها را باز کردهایم اما تا متوجه میشوند کارخانه چند کیلومتر خارج از تهران است، از بررسی تقاضای کار انصراف میدهند.
البته کارجویان اعتقاد دیگری دارند. آنها به ارزش پایین پول کشور، تورم بالا و شرایط بنگاههای کاری اشاره میکنند و میگویند؛ وقتی تولید در ایران با هزار مشکل مواجه است و کارخانهها مدام تعدیل نیرو انجام میدهند، نهتنها امنیت کاریشان در خطر است بلکه مجبورند با شرایط مالی بنگاههای تولیدی خودشان را تطبیق دهند و کار بیشتری انجام دهند و دستمزد کمتری بگیرند.
امید شنعه مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون تهران میگوید: مردم کشورهای نفتی راحتطلب و مصرفی بار آمدهاند و حتی سرمایههای کارآفرینی که بهعنوان وام و تسهیلات در اختیارشان قرار میگیرد، برای اشتغال استفاده نمیکنند و با هزارویک ترفند صرف خرید کالاهای مصرفی میکنند.
دنبال پشت میزنشینی هستند
حمید دهقانان، مدیر یکی از موسسههای کاریابی در تهران میگوید: بیشتر دانشگاهیها جویای کار دنبال مشاغل عام و نه تخصصی هستند. در واقع آنها برای مشاغل کارمندی و مدیریتی فرم پر میکنند.
وی تأکید میکند: بسیاری از جویندگان کار بدون اینکه بدانند در بازار کار چه خبر است، اغلب دستمزدهای بالایی را مطالبه میکنند. ضمن اینکه انتظار بسیاری از آنها این است که مانند کارمندان دولتی پشت میز بنشینند و سیستمی هم به آنها داده شود و کار سنگینی هم انجام ندهند اما زمانی که جذب شرکتهای خصوصی میشوند، میبینند که کارفرما از آنها انتظار بهرهوری بالا و مسئولیتپذیری را دارد.
شرط و شروط کارجویان زیاد است
مدیر کاریابی دیگری به نام صفرپور میگوید: آقایان بیشتر از خانمها دنبال کار فنی هستند و خانمهای تحصیلکرده اغلب به کارهای کارمندی تأکید دارند.
به گفته صفرپور، متأهلها دستمزدهای بالاتری نسبت به مجردها تعیین میکنند و البته تأکید میکنند سرکارهایی که شیفت شب داشته باشند یا تعطیلاتشان مطابق با تعطیلات رسمی نباشد، نمیروند.
زارع مسئول یک دفتر کاریابی در غرب تهران هم میگوید: خانمها برای محدوده کاریشان بعد مسافت را تعیین میکنند. ساعت کار برایشان مهم است. کارهای یدی را انجام نمیدهند و تمام این موارد دایره انتخابهای آنها را محدود و محدودتر میکند.
چالش متخصص رایانه و بازار خوب حسابدارها
«مهارت کارجویان در سطح انتظار کارفرمایان نیست. مثلا افرادی میآیند و مدعی هستند که به زبان انگلیسی مسلطند اما در عمل نمیتوانند با یک مشتری خارجی شرکتها به راحتی مکالمه کنند یا حتی در رشتههای تحصیلی خودشان صاحب مهارت کافی نیستند. بهعنوان مثال، کارفرمایی به دنبال کارشناس آزمایشگاه است اما حدود ٦ماه است که نتوانسته کارشناسی با مهارتهای مورد نظرش پیدا کند.» این موارد را حسین رمضانی مدیر یکی از دفاتر کاریابی در شرق تهران میگوید.
صفرپور هم میگوید: مشاغل مرتبط با حوزه فناوری اطلاعات سختترین مشاغلی است که برای آنها به ندرت متخصص پیدا میشود. او تأکید میکند: اغلب درخواستهای مرتبط با برنامهنویسی و پشتیبانی وب و شبکه بیجواب میماند و دانشآموختههای زیادی، تخصص کافی برای حضور در واحدهای فناوری اطلاعات شرکتها و کارخانهها را ندارند.
و البته حسابداری هم جزو مشاغلی است که بیشترین متقاضی را دارد و به گفته مدیران، کاریابیهای تهران حتی ظرف دوساعت برای متقاضی کار پیدا میشود.
به گفته مدیران، کاریابیهای تهران تحصیلکردههای زیادی هستند که به محض قبول نخستین پیشنهاد کاری دوباره بیکار میشوند و برای درخواست کار مراجعه میکنند. اغلب آنها شرایط کار را سختتر از حد تصورشان میدانند.
مشکل فرهنگی بیکاران
حالا بنا به اعلام مراجع رسمی نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی ایران به ٢٥درصد رسیده است، درحالی که نرخ بیکاری عمومی بین ١١ تا ١٣درصد برآورد شده است. حمید دهقانان، مدیر یک کاریابی عمده مشکل بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی را فرهنگی میداند و میگوید: در فرهنگ ما ایرانیها دکتر و مهندسشدن، مدیر و رئیسشدن از کودکی بهعنوان ارزش شغلی به بچهها آموخته میشود و بخش عمدهای از سیل تقاضای ورود به دانشگاه هم ناشی از همین نگاه است. جالب است که رشتههای فنی و حرفهای با همین نگاه از ابتدا مورد استقبال قرار نگرفت و خانوادههای زیادی خواهان تحصیل بچههایشان در رشتههایی بودند که از آنها دکتر و مهندس تولید میشود.
دهقانان تأکید میکند: علاوه بر این، بیشتر فارغالتحصیلان دانشگاهها پیش از انتخاب رشته، شناختی از بازار کار ندارند و صرفا برای اینکه مدرکی بگیرند، وارد دانشگاه میشوند اما پس از فارغالتحصیلی متوجه میشوند که بازار کاری برای رشتهای که آنها درس خواندهاند، وجود ندارد یا مهارتهای دانشگاهی با مهارتهایی که بازار کار به آنها نیاز دارد، تطابقی ندارد.
هزینههای آموزش به انحراف رفته است
عباس وطنپرور، رئیس انجمن کارفرمایان ایران مشکل را از نظام آموزشی میداند و میگوید: نظام آموزشی کشور نهتنها کارآمد نبوده و در راستای خواستههای بازار کار تنظیم نشده است بلکه هزینه سنگینی از اقتصاد ملی و جیب خانوادهها پرداختیم که جوانان در رشتههایی تحصیل کنند که به هیچ عنوان بازار کار به آنها چه از لحاظ کمیت و چه کیفیت نیازی ندارد.
او تأکید میکند: در واقع آموزش محل درآمدزایی برای عدهای خاص شده است و در جهت بازار کار و خواستههای واقعی اقتصاد ایران پیش نمیرود. از سوی دیگر، برای جوانان توقع ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، فردی که با صرف هزینه و وقت لیسانس میگیرد، این را حق خود میداند که در جایی بنشیند و مدیریت کند اما بازار کار او را پس میزند، زیرا از تجربه و کارآیی لازم برخوردار نیست.
او تأکید میکند که اغلب جوانان به هیچ عنوان از روی شناخت و نیاز بازار کار، رشته تحصیلی خود را انتخاب نمیکنند و بعد که کنکور میدهند و رتبه آنها میآید، تازه به این فکر میافتند که چه رشتهای را انتخاب کنند.
به گفته رئیس انجمن کارفرمایان ایران، نتیجه این شده که امروز با موج بیکاران برخورد میکنیم که نه بار تجربی و نه بار علمی لازم را دارند و توقعات بالایی هم دارند.
همه به دنبال آب باریکه هستند
اما امید شنعه، مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون استان تهران تأکید میکند که در کشورمان آموزشها براساس نیاز بازار کار نیست و در شرایطی که افراد آموزشهای تئوری را در دانشگاهها دریافت میکنند، نیاز بازار کار چیز دیگری است. او در رابطه با بالابودن سطح توقع متقاضیان کار میگوید: برخی افراد پس از مدت کوتاهی کارکردن، کار را رها میکنند، چون با توقعات آنها همخوانی ندارد و کارفرما را دچار مشکل میکنند. به همین دلیل کارفرماها مجبورند در ابتدا که یک نیرو را جذب میکنند، خدمات چندانی به او ندهند و حتی بیمه هم نکنند و بعد از گذشت مدتی خدمات لازم را به او ارایه بدهند. به گفته شنعه مشکل دیگر، فرهنگی است؛ به این معنا که همه به دنبال کار دولتی و آب باریکه و پشت میزنشینی هستند. از همینرو باید از پایه و اساس و در سطح مدارس کار فرهنگی انجام شود تا زمانی که فرد به مقطع دانشگاه و ورود به بازار کار میرسد، درگیر این موضوعات نباشد. مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون استان تهران معتقد است دلیل فاصله زیادی که بین خواستههای متقاضیان کار و شرایط واقعی بازار کار وجود دارد، به مشکل فرهنگی مربوط میشود؛ به این معنا که جوانان آموزش ندیدهاند و خانوادهها به کارمندی و آب باریکه از گذشته روی آوردهاند و به آن یقین دارند.
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۳۸۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقامات سیاسی ترکیه و دردسر خودروهای لوکس
دولت اردوغان به منظور مبارزه با تورم، از مردم خواسته ریاضت اقتصادی در پیش بگیرند اما اغلب مقامات این کشور، خودروهای لوکس مرسدس بنز و آئودی سوار میشوند. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، خبر سفارش یک دستگاه خودرو برای بالاترین مقام دینی دولت اردوغان، مانند یک بمب خبری منفجر شده و توجه همه محافل سیاسی ترکیه را به سوی خود جلب کرده است.
ماجرا از این قرار است که علی ارباش مفتی اعظم و رئیس تشکیلاتی دینی دولت ترکیه که مدیریت تمام مسائل فقهی - دینی، مساجد و ائمه جماعات را بر عهده دارد، یک خودرو گرانقیمت سفارش داده که تنها چند دستگاه از آن وارد ترکیه شده و در نهاد ریاست جمهوری مورد استفاده قرار گرفته است.
علی ارباش در مراسم دعای رونمایی از خودروی برقی ملی ترکیه حضور پیدا کرد، اما خبرنگاران نشان دادند که او هنوز هم خودروی اهدایی کارخانه خودرو برقی را سوار نشده و با یک آئودی به مراسم آمده است.
خبر بدتر آن بود که انتشار اسناد درخواستهای دفتر ارباش نشان داد که او به زودی آئودی فعلی را به یکی از معاونین میسپارد و یک دستگاه خودروی آئودی گرانقیمت برای خودش سفارش داده که قیمت آن 15 میلیون لیره است.
یعنی قیمتی 10 برابر قیمت خودروی شاسی بلند برقی ترکیه و پولی معادل حقوق ماهیانه هشتصد نفر کارگر ترکیه! به عبارتی دیگر دولت اردوغان به منظور مبارزه با تورم، از مردم خواسته ریاضت اقتصادی در پیش بگیرند اما اغلب مقامات این کشور، خودروهای لوکس مرسدس بنز و آئودی سوار میشوند.
احمد خاقان سردبیر روزنامه حریت و از نویسندگان نزدیک به اردوغان که همواره برای توجیه خطاهای دولت، مطالب ویژه مینویسد، این بار در برابر حساسیت اجتماعی خبر خودروی آئودی ارباش، ناچار به بیان واقعیت شده و چنین نوشت: «تا دیروز میگفتند علی ارباش به عنوان مهمترین چهره دینی و فقهی ترکیه، زبان عربی بلد نیست و نیاز به مترجم دارد و حتی متن دعا را باید توی دستش نگه دارد تا بتواند آن را بخواند. حالا مساله خودرو هم اضافه شده است».
خاقان در ادامه نوشته است: اگر ارباش، پاسخ مناسبی به مخالفین ندهد، مردم حاضر نیستند ریاضت اقتصادی را تحمل کنند. او باید جوابگو باشد و اجازه ندهد که این مسائل آبروی حزب عدالت و توسعه را ببرد.
روزنامه قرار چاپ آنکارا نیز عکس و تیتر صفحه نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و با انتشار یک گزارش مفصل، اعلام کرد که این اقدامات، نهادهای دینی و مساجد را از چشم مردم میاندازد.
قرار در تیتر خود نوشته است «برای خودروی ملی ترکیه دعا کرد اما آئودی سوار میشود!».
این در حالی است که دفتر ارباش 6 خودروی لوکس دیگر در اختیار دارد که هیچکدام از آنها حتی در حد متوسط هم نیست و همگی بسیار لوکس و گرانقیمت هستند. اگر بالاترین چهره دینی ترکیه تا این اندازه اهل اسراف و ریخت و پاش باشد، چگونه میتوان از دیگر مقامات کشور، انتظار صرفه جویی داشت؟ اگر یک چهره دینی گرانقیمت ترین خودروی جهان را برای خود سفارش میدهد، ائمه جماعات تحت امر او، چگونه میتوانند مردم را به ریاضت اقتصادی و پرهیز از اسراف دعوت کنند؟
سیاستمداران ترکیه و عشق خودرو
در ادبیات سیاسی ترکیه اصطلاح مشهوری به نام «مقام آراجی» یا وسیله نقلیه مقامات وجود دارد که منظور از آن، یک خودروی گرانقیمت، مجلل و سیاه است. این تیپ خودروها نه تنها توسط رئیس جمهور، وزرا و مقامات عالی، بلکه توسط تجار و ثروتمندان مشهور و نیز از سوی سران شبکههای مافیایی نیز مورد استفاده قرار میگیرند و دو ویژگی مشترک همه آنها، این است که حتماً گرانقیمت و مشکی باشند!
گزارش روزنامه بیرگون چاپ آنکارا نشان داده که مجموعاً یکصد و شانزده هزار دستگاه خودرو در اختیار وزارتخانهها و ارگانهای دولتی ترکیه است که همگی در تملک دولت هستند، اما علاونه بر آنها، بیش از 30 هزار دستگاه خودرو نیز به صورت قرارداد اجاره سالانه در اختیار مقامات و ادارات است.
مهمت شیمشک وزیر امور مالی و خزانه داری ترکیه و سکاندار اقتصاد این کشور، اعلام کرده که دست کم پانصد دستگاه از خودروهای بسیار لوکس و گرانقیمت مقامات، به زودی در مزایده به فروش خواهد رسید و درآمد عاید از آن، به خزانه واریز خواهد شد. اما با این وجود، برخی از سازمانهای دولتی، هنوز هم در حال تلاش برای خرید خودروهای گرانقیمت و صفر کیلومتر خارجی هستند!
از میان خودروهای گرانقیمتی که توسط مقامات سیاسی و ثروتمندان ترکیه مورد استفاده قرار میگیرند، برندهایی همچون مرسدس بنز، بی.ام.دبلیو، کرایسلر، آئودی و جاگوار، بیش از دیگر مدلها مورد توجه قرار میگیرند، اما به طور معمول، اغلب مقامات برتر، ترجیح میدهند آئودی زیرپایشان باشد.
برخی از سیاستمداران ترکیه نیز عاشق خودروهای قدیمی هستند و به عنوان نمونه، دولت باغچلی رفیق اردوغان و رهبر حزب حرکت ملی گرا، کلکسیونی از دوازده دستگاه خودروی قدیمی در اختیار دارد که با وجود سن بالا، گهگاه شخصاً پشت فرمان مینشیند و با آنها چرخی میزند.
اما هر جور بخواهی حساب کنی، در ترکیه، مقام دولتی، سیاستمدار، قاضی، چهره امنیتی، استاندار، فرماندار، شهردار، تاجر و فرد مهمی پیدا نمیکنی که حاضر شود در مورد خودرو کوتاه بیاید. حتماً باید مجلل و برند خارجی و قطعاً باید مشکی باشد! اما حالا و در اثنای بحران اقتصادی بیمانندی که زندگی را بر مردم ترکیه سخت کرده است، خرید این خودروها، حساسیت مردم را برانگیخته است.
مفتی اعظم ترکیه چه نیازی به آئودی دارد؟
همچنان که ذکر شد، علی ارباش هم اکنون یک دستگاه آئودی 6 در اختیار دارد، اما قرار است به زودی یک دستگاه آئودی 8 در اختیار او قرار بگیرد. این خودرو که 335 اسب بخار قدرت دارد، آپشنهای فراوانی دارد و علاوه بر هزینه گزاف برای خرید خودرو، هزینه قابل توجهی نیز برای ضدگلوله کردن آن پرداخت خواهد شد.
اما مشخص نیست در شرایطی که ارباش در آنکارا و استانبول، تردد و تحرکات ناچیزی دارد، چرا باید چنین خودرویی سفارش دهد. خود او قبلاً در پاسخ به سوالی درباره خودروی مقامات ترکیه گفته است: «وقتی پای اعتبار دولت ما در میان باشد، باید تلاش کنیم از بهترین وسایل استفاده کنیم تا ما را در موضع ضعف نبینند».
این همان توجیهی است که قبلاً از سوی اردوغان هم بیان شده است.
زمانی که به دستور اردوغان، کاخ ریاست جمهوری بش تپه آنکارا با یک هزار و دویست اتاق و چندین تالار و سالن و یک کتابخانه بزرگ ساخته شد، اردوغان در پاسخ به انتقادات گسترده مخالفین، اعلام کرد که این هزینهها صرفاً برای افزایش اعتبار دولت است و وقتی مسائل اعتبار مطرح میشود، صرفه جویی جایز نیست!
در شرایطی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 میلادی با شعار مبارزه با فساد، تلاش برای عدالت و مبارزه با فقر به میدان آمده، حالا این حزب در خرید خودرو و هواپیما و ساخت بناها و ساختمانهای دولتی، تجمل را به درجات و سطوحی رسانده که مورد انتقاد بسیاری از مردم و نخبگان ترکیه قرار گرفته است.
انتهای پیام /